انشای طنز و غیر طنز درد دل یک موش آزمایشگاهی صفحه 55 کتاب مهارت های نوشتاری نهم
نام انشا:درد دل یک موش آزمایشگاهی
درس:صفحه 55 کتاب مهارت های نوشتاری نهم
موضوع:درد دل یک موش آزمایشگاهی (غیر طنز)
یکروز که در آزمایشگاه نشسته بودم دوست قدیمی من امیر علی که آزمایشگاه دارد به خاطرم آمد و دلم میخواست به دیدار او بروم و سری به آزمایشگاهش بزنم؛به همین خاطر به آنطرف »آزمایشگاه» رفتم.از دیدن هم لبخند بر روی لب هایمان نشست.
گفت:ای دوست عزیزم کجا بودی خیلی برایت دل تنگ بودم؟
گفتم:شرمنده ای عزیز چون من درگیر کار بودم.در حین صحبت چشمم به موشی که در داخل قفس شیشه ای بود افتاد غمگین در کنجی خلوت کرده بود به دیدار او رفتم تا دلیلش را جویا شوم
گفتم:ای موش تو را چه شده؟
گفت:تا حالا در قفسی تنها مانده ای؟ محبسی کوچک و شیشه ای حکمی داده اند به امسال من که در آن محکمه خودم نیز حضور نداشته ام. چه بخواهیم و نخواهیم از حکم محکمه ابد خورده به پیشانی های ماها. از شگرف های دنیا بی خبر مانده ایم تنهای تنها در قفس. حال بگو ای رفیق آشنا این دلی که ما داریم دل نیست؟ دل شکستن در نظرها عیب نیست؟
روبه دوستم کردم و گفتم:امیرعلی؟این بیچاره به تو چه کرده؟ چرا در قفس زندانی کرده ای؟ او رو به من کرد و گفت:اگر او نباشد من چه طور کار هایم را انجام دهم؟
گفتم:خوب او چکار کند؟ باید جرم کار تورا بکشد؟ گفت: باشه به خاطر تو آزاد می کنم دیگر آزمایشی در مورد موش
ندارم وقتی که روبه موش کردم در چشم هایش نور امیدی را دیدم که می درخشید.
--------------------------------------------------------------
انشا شماره 2 درد دل یک موش آزمایشگاهی:
سلام من یه موش آزمایشگاهی سفید هستم
تعدادی از ما رو به استخر آبی انداختند و زمان گرفتن تا ببینن چند ساعت دوام میاریم حداکثر زمانی رو که تونستیم دوام بیاریم 17 دقیقه بود.
سری دوم موشها رو با توجه به اینکه حداکثر 17 دقیقه می تونن زنده بمونن به همون استخر انداختن اما این بار قبل از 17 دقیقه نجاتشون دادن.
بعد از اینکه زمانی رو نفس تازه کردن دوباره اونها رو به استخر انداختن.حدس بزنید چقدر دوام آوردن؟
26 ساعت !!!!!!!!!!!!
بعد از بررسی به این نتیجه رسیدن که علت زنده بودن موش ها این بوده که اونها امیدوار بودن تا دستی باز هم اونها رو نجات بده
ما موش های آزمایشگاهی خیلی باهوش هستیم.